یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

╬ خاطرات دود شده ╬


حال‌‌ْ ، که هوای ِ رابطه‌ام ‌‌ْ سـرد است

بیـا و دست بردار ‌‌ْ از لمس ِ احساس ِ خسته‌ام‌‌..

تــو کـه قصــد ِ مانـدنت نیست ،

ردّی بجـا مگذار و محـو شـو ، بـرو..


می‌خواهم کمی اعتراف کنم :

من دیگر به معجــزه‌ی ِ دستانت اعتقـادی ندارم !

و چشم ِ بـی‌فـروغــم، نگاه ِ تـو را التماس نمی‌کند..


تــو مـــال مــن نبـوده‌ای و نیستــی

بــرای دیگـــران همیـشــه زیستــی


کیست آغوش ِ بـی‌تـو بـودن ِ مـرا گـَرم کند !

وقتی‌‌ْ صدای ِ سر رفته‌ی ِ حوصله‌ام، برای همه‌‌ْ چندش‌آور است ،

و حضور ِ سـرد و بی‌روح ِ نبودنت‌‌‌‌ْ ، جایی برای تردید نمی‌گذارد..


سمفونی محبتـت، سال‌هاست که در گوشم نمی‌پیـچــد ؛

من همه‌ی ِ نـُـت‌های ِ دوست داشتنی‌ات را فراموش کرده‌ام..

تقصیر ِ هیچ‌کس نیست‌‌ْ که مرا از خود رانده‌ای

من از شیطان ِ درونم نیز گله‌ای ندارم که غریزه‌ام را تحریک نکرد

تـا یـکـبـــار خطا کنم ،

و دزدکی‌‌ْ لب‌هایت را ببوسم

یا آغوشت را در مشت‌های ِ سینــه‌ام ‌‌ْ به چنگ کـِشـَم..


از آن لحظه‌هایی که تو در من

به‌وقت خواب و رؤیا

همچو پـریــان ِ بـرهنــه‌روی‌‌ْ

و زیبـارویان ِ حوری منظــر‌‌ْ حلول می‌کردی

سال‌هاست که می‌گذرد ،

و من تقاص ِ این کمبودها را از بیوه‌زن ِ کولی ِ شهرمان

روزی خواهم گرفت

که فال ِ مرا به دروغ چرخاند

و آینده‌ام را خیالاتی کرد با چند واژه‌ی ِ دروغین..


هذیان گفتن‌هایم را تـو نـخوان، که اینبـار برای ورق‌زدن ِ برگی از خاطراتم

فروغ ِ چشمان ِ نـامحــرم ِ تــو‌‌ ممنـوع است !

کاش هیچ‌گاه، خاطرات ِ با تو نبودن را در چرکنویس جوانی‌ام‌‌ْ به قلم نمی‌راندم،

تا روزی مجبور شـَوَم همه‌شان را از کینه‌ای که در دلم کاشته‌ای،

برگ‌برگ به آتش کـِشـَـم و زار زار به سوگ نشینم..


تو را به همه‌ی ندانسته‌هایت از آرام ِ احساسم، مفت می‌فروشم به هیچ !

بـدان‌‌ ‌‌ْ که بـا غـرور ِ تـو، خاطراتِ من، دود شد..


_______ سهیل _______

نظرات 46 + ارسال نظر
سهیل پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 00:09 http://Titbit.BlogSky.Com

♦ بـــانـــــــــو ..؟

♦ مــرا ببخش ؛ کفــــــــر گفتــــــم !


" سهیل ِ  تــو "

مـــوهـــایـــم ..
که یـکدسـت ..
هـــمرنـــگ ِ دنــــدانـــهـایــــم شـد !
بـــــاز هــــم ..
بـــــا عـشق ..
می نویـسم :
دوستـــت دارم …

مژگان پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 10:58 http://banoye-ordibehesht.blogsky.com/

و من تقاص ِ این کمبودها را از بیوه‌زن ِ کولی ِ شهرمان

روزی خواهم گرفت

که فال ِ مرا به دروغ چرخاند

و آینده‌ام را خیالاتی کرد با چند واژه‌ی ِ دروغین..


قشنگ بود . به خودت افتخار کن ، خوب می نویسی و حس درونت در نوشته هات کاملا ملموس میشه!
مثل حس رنجش این نوشتت ، رنجش نه از محبوب ، از خودت ، از روزگار که به کامت نبوده!
به افتخار ، جیغ و دست و هورا

بــانـــوی اردی بهشتی ِ سرزمین پــاک من..

تـصـــدّق لطافت اردیبهشتی ات ؛ درختهای همیشه بهار جنگل های شمال..

+

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:00 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

سلام خیلی خوشگل بود....

نه زیباتر از نگاه های یواشکی ِ  من، از پشت درختان کوچه تان، به تو..

+ + ممنونم عزیز

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:43 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

می پسـندم پاییـز را که معافـم می کنـد از پنـهان کردن دردی که در صـدایم می پیچـد ُ اشکی که در نگاهـم می چرخـد آخر همه مـی داننـد سـرما خورده ام !

مبینا ͸

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:47 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

نمى دانم چه رابطه ایست ؟

بین نبودنت با رنگ ها

دلتنگ تو که میشوم

زندگى ام سیاه مى شود !

ممنونم از یادگاری های زیبا و لطیف ـت..

ناراحت نباش لطفاً ! آخه دنیــــا، ارزش بغض کردن های تو رو نداره..

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:48 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

گاهی که خیلی غمگین میشوم

گریه نمیکنم

فقط لبخندی کش دار و تلخ به گذر زمان و مختصات مکان حواله میدهم

و بی مهابا پاهایم را تکان میدهم

و خیره به دیوار سفید همیشگیِ روبه رویم میشوم

و پوست لبم را می کنم تا خون بیاید

و موهایم را دور انگشتانم حلقه میکنم

و کنج اتاق می شود خلوتگاهم !

گاهی که خیلی غمگین میشوم

خودم را نوازش می کنم در اوج تنهایی

و خود را در آغوشِ خود رها میکنم

دستانم را لمس میکنم تا بدانم که هستم

و فراموش نشده ام

نمرده ام !

گاهی که خیلی غمگین میشوم

مدتها خود را در آینه مینگرم !

امشب از آن گاهی هاست …

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:51 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

اتاقی که تو را ندارد؛

تنهاست.

پنجره‌ای که تو در آستانه‌اش نمی‌ایستی؛

تنهاست.

منظره‌‌ای که تو نگاهش نمی‌کنی؛

تنهاست.

تختی که تو رویش نمی‌خوابی؛

تنهاست.

تخته‌سنگی که تو رویش نمی‌نشینی؛

تنهاست.

دستگیره‌ی در، که تو لمسش نمی‌کنی؛

تنهاست.

آن قاشقِ قدیمی که مدتهاست با آن غذا نخورده‌ای؛

تنهاست.

دریایِ پهناور حتا، که تو پایت را به آبش نمی‌زنی؛

تنهاست.

این همه مثال کافی نیست؟

برایِ آن‌که باور کنی

"من" که "تو" را ندارد؛

تنهاست؟!!



من و تو که تنها نیستیم..

نفس بکش

ابری بساز

خواهی دید که فردا بارانی ست....

و خدا با ما نشسته چای مینوشـــــــه !


" تنها کافی ست ایمان داشته باشی "

+

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:57 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

لایق پرستش است کسی مثل تو
کسی که جواب محبت را با خوبی می دهد
کسی که در جواب دوستت دارم نمی گوید مرسی لطف داری
لایق پرستش است کسی مثل تو که در این بی مهری ها
بی چشم داشت محبت می کند...

ممنونم

♦ تصدّق بینش زیبایت ، همه وجود مردانه ام..

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:58 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

دیـــــــــــــــــــــر آمـدی ...
کمـــــــــــــــــــــــی تغییـــــــر کرده ام !

بــــــــرای شناخـتـنـم

عکـســــــــــم را

مچـالـــــــــــه کن

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:07 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

این چه رسمی است که تا عاشق هست
آسمان هست و زمان هست و شقایق هم هست
زندگی باید کرد
زندگی چیزی نیست جز به هم بافتن ثانیه ها
و چه عاشق باشیم چه نباشیم
زمان میگزرد
و خیالش هم نیست
و چه بهتر که نمیگردد باز
پشت سر چیزی نیست
یاد او
هر چه که بوده است بخیر
گذرش میمون باد...

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:11 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

از کامنتام عصبانی شدی؟؟؟؟

نعوذبلله..

دارم با کامنتهات زندگی میکنم..

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:15 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

ولی من هر کامنتتو 4 5 باری میخونم تا میفهمم!

داری خجالتم میدی...


ممنونم که خیلی رُک حرف میزنی و خودت هستی..


باش..

تا همیشه باش..

نفس باش..

هر چه دلت میخواهد باش..

اما بـــاش !

✔ دَر بـ ــی کَرآن زِندِگی دُو چـ ــیز آفسونم می کُــ ـنَد،

√ آبی آســ ــمآن کــ می بینَم و می دآنَم نیــ ـست

√ و خدآیــ ــی کِه نمی بینَم و مــ ــی دآنَم هَــ ــس ...✔

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:18 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

ممنونم برادر مجازی!

♦ حـــــــد!

♦ حریم خصوصی !


واژگان تنفر انگیز و تکراری..

هم ملال آور..

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:25 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

چون برای خودمه تاییدش نمیکنم!ممنونم

کار خوبی میکنی..


| متن بایگانی شد | و هیچ جا ، منتشر نخواهد شد.

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:29 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

حـــــــد!

♦ حریم خصوصی !


واژگان تنفر انگیز و تکراری..

هم ملال آور..

یعنی ناراحت شدی؟؟؟

نه بیشتر از شبهایی که تو صورتت را محکم در بالش فرو میبری تا صدای گریه های دخترانه ات را | که هیچکس نمیفهمد ! | کسی نشنود..

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:44 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

این چه حرفیه خواهش میکنم.

تمنا دارم..

مرضیه پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 12:54 http://biitafavot.blogfa.com

سلام سهیل...
قهر نکردم ولی باید میومدی میگفتی که برگشتی
حالا خوبی؟؟؟؟سفر خوش گذشت؟؟؟؟

سلام..

حق با شماست اما، من محدودیت استفاده از اینترنت داشتم گـلم..


ممنونم از پرسشگری ـت ، من خوبم و سفر خوبی بود..

سلامت باشی ایشالله همیشه ی خدا..

بخاطر تو پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 13:36 http://bekhater2.blogfa.com

به سلامتی هرچی تنها ودلتنگه، به سلامتی هرکی که تنهاست وتنهایی رو تحمل میکنه، اما محبت گدایی نمیکنه، به سلامتی هرچی وفاداره، اصلأ به سلامتی "هرکی رفیقه" "نه هرچی رفیقه!

به سلامتی شرافت همیشه زنده توو دل مـــــــا..

و اون یه "جو" مردونگی ِ  باقیموندمون..

بخاطر تو پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 13:36 http://bekhater2.blogfa.com

آرزویم این است که دلت خوش باشد/
نرودلحظه ای ازصورت ماهت لبخند/
نشودغصه دمی نزدیکت/
لحظه هایت همه زیبا باشند/
ازخدامیخواهم:
که تورا سالم وخوشبخت بدارد همه عمر،ونباشی دلتنگ...

مرضیه پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 13:44 http://biitafavot.blogfa.com

اقا سهیل چوب کاری میفرمایید

♦ باعث افتخار ماست ، واژه ها را به استخدامتان در آوردن ، خیلی بی ریـا.. ♦

zeynab پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 13:44 http://shahrebaran1376.blogfa.com

یه وقتایی دلت می خواد


یکی از پشت سر چشماتو بگیره و ازت بپرسه :

"اگه گفتی من کیَم ؟"

تو هم دستاشو بگیری و بگی :

"هر کی هستی بمون"

دل دل نکن ای دل

که همه عُمر از این دل تو کشیدی..

بخاطر تو پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 13:53 http://bekhater2.blogfa.com

میانِ آدمـــک هایِ هـــــزار رنـــــگ...
دلباخته یک رنـــگی او شدم
افــسوس...
گذر زمان بیرنـــگش کرد
کم رنگ...
وکم رنگ تر.....
وآخـــ ـــــر
مــَــــــحـــــــــو

♦ خیلی زیبا بود عزیـــز..

بخاطر تو پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 13:53 http://bekhater2.blogfa.com

او هـــــم آدم اســـــت
اگر دوســـــتت دارم هایت را نشـــــنیده گرفت
غـــــصـــــه نـــــخور
اگـــــر رفـــــت گـــــریـــــه نـــــکـــــن
یـک روز چــشــم های یک نــفـــر عاشــقــش میکند
یک روز معــــنی کــــم محــــلی را مــــیفهمد
یک روز شکــــستن را درک مــــیکند
آن روز میـــــفهـــــمـــــد کـــــه
آه هایی کـــــه کشـــــیدی از ته قلبـــــت بوده . . .

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:20 http://shadi-shadi.blogsky.com

گاهــــی بعـــــــضی ها رو خیــــلی راحت میبخـــــشی !

چـــــون دوس داری، بازم تو زنــــــدگیت باشن ..




سلام شادی جون..

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:23 http://shadi-shadi.blogsky.com

وقتی به پایان “من و تو” اندیشیدی
باورت نبود که پایان من و تو فقط پایان “ما” نیست
آغاز دنیایی است بی “ما”
و دنیا بدون “ما ”
پر است از هزاران “من و تو” ی تنها....

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:24 http://shadi-shadi.blogsky.com

برگـَـــرد..

یادت راجاگذاشتی ...
نمی خواهم عُــمری به این امید باشم
که برای بُردنَش بر می گردی ..

فکر

یه دنیای خط خطی

با لبهای ماتیکی ـه تو

روی دیوار دل من

داره دیوونه ام میکنه !

" سهیل "

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:25 http://shadi-shadi.blogsky.com

سلام به پسر شاعر پیشه خودم
چطوری سهیل جان ؟

سلام از ماست ... ما خوبیم بانو..

زیــــــر سـایـــــه ی پـُـــر عظمت شما ، منــــزل کرده ایم..

چادر سرت کن و بیا زنگ خانه ام را بزن..

من با یک جام گلاب و گلهای محمدی ، انتظارت را میکشم بانو..

" سهیل "

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:30 http://shadi-shadi.blogsky.com

اومـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم

♦ دنیایم را رنگین کمانی کردی ؛ چــه خوب ♦

شکلات کاکائویی دوست داری ؟

سیب پوست بگیرم برایت یا ...

اصلاً بگذار کمکت کنم تا آن خوشه ی انگور را تا آخرین دانه، از دستان من بخوری..

دوستت دارم بی ریا..


" سهیل "

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:33 http://shadi-shadi.blogsky.com

روزگار......
میخندی....!؟
کمی حرمت نگه دار
مگرنمیبینی سیاه پوش ارزوهایم هستم.....

♦ درد و بلای تو ، بر شکسته استخوانهای روزگار ، زیـر پــاهای انتقامجویانه ی من ♦


"سهیل "

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:34 http://shadi-shadi.blogsky.com

دخـلـم با خـــرجـم نمیـــخــواند ،
کـــم آورده ام ،
صـــبری کـــه داده بـــودی تــمــام شـــد ،
ولـــی دردم همـــچـــنان باقیــــــست !!!
بدهکـــــــــار قلــــــبم شـــده ام ،
میــــــدانم شـــرمنــــــده ام نمیــــــکنـــی؛
باز هــــــم صـــبـــــــر میــــــخـــواهــــــم ...

به وجد آورده ای ذوق و شوق خفته ام را بسی ، با آن نگاه صمیمانه ی مادرانه ات...

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:37 http://shadi-shadi.blogsky.com

چه لذتی داره مهمون پسر شدنو میوه پوست گرفته از دستانِ دردانه خوردن

♦ سایه ات بالای سرم ♦

دستانم را به استخدامت در خواهم آورد روزی ، که دیگر نامحرمان لبهایشان را به دندان نگیرند و سرزنشمان نکنند که گیسوان خرمایی ـت را چرا او شانه میزند با دستهای مردانه اش..

" سهیل "

شادی پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 14:49 http://shadi-shadi.blogsky.com

ممنونم سهیل جان
خدا تو رو حفظ کنه واسه مادرت
مهرو صمیمیت واخلاق خوشتو عشقه گل پسرم

♦ سلامت باشی بـانـو ♦

mobina پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 15:28 http://www.niayesh-ghasedak.blogfa.com

خیلی خوشگل بود کامنتت....

" مطمئن باش که هیچ وقت در نگاشته های قلم فرسای ـم ، زیباتر از لمس احساس آفتابی ـت ، واژه ای را نخواهم یافت "

reyhan پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 16:34 http://cherthireyhoon.blogsky.com/

یکـی یـآدم بـده

ز نـ ــدِ گــ ــی کـردنُ...!

" من گام هایم را نشمرده تا اینجای زندگی ؛ انتظار معجــزه از من نداشته باش ! "

فاطمه پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 21:21 http://hekayatebaran1989.blogfa.com

سلام
وبلاگتون خیلی خیلی قشنگه

خوشحال میشم به منم سر بزنین

سلام..

ممنونم از تعریفتون..

نظر لطف شماست که شامل حال من شده خانوم..

حتماً به وبلاگتون سر خواهم زد و ...

فرناز پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 21:22 http://farnaz20.blogfa.com/

لغت نامه هاى دنیا را باید آتش زد !
جلوى واژه ى نبودن نوشته اند : “ عدم حضور شخصى یا چیزى ” ؛ همین !
چقدر نبودن تو را ساده فرض مى کنند ؟!

لذت بردم خانومی..

مرسی

samane جمعه 5 مهر 1392 ساعت 00:36 http://samane1373.blogsky.com/




از دست گریه هات سمانه !

تنها جمعه 5 مهر 1392 ساعت 09:22 http://AzadeeMan.blogfa.com

گاهی باید احساس نکنی
تا احساست کنند
گاهی باید کسی باشی که نیستی
تا کسی که بودی باشی
گاهی باید چشمها را بست
تا تورا ببینند
گاهی باید خوابید
تا شاید بیدارت کنند
گاهی باید رفت،
تا بودنت احساس شود

reyhan چهارشنبه 10 مهر 1392 ساعت 21:15 http://cherthireyhoon.blogsky.com/

. { [نـفـس] کشیدنم در این [مـرگِ] تدریجی، مثل [خـودکـشـی] است ، با [تـیـغِ کُـنـد] ! } .

♦ ای داد بی داد !! ♦


انار که می شوی

یادت باشد

درد دلت که باز مى شود

سالم باشی..

Areta شنبه 13 مهر 1392 ساعت 18:47 http://niayesh-ghasedak.blogfa.com

عشق ؛ به زخم که برسد ، سکوت می شود
زخم که عمیق شود ، بیداریِ دل ، درد دارد !
من
در این بغض های هر لحظه
در این دلتنگی های مدام
در این آشفتگی های دقایقم
دارم
سکوت
می شوم
با من از عشق چیزی بگو
پیش تر از آنکه زخم هایم عمیق شود…!

اشکان سه‌شنبه 16 مهر 1392 ساعت 21:32 http://ashkanmad.blogfa.com/

جلوی کوه داد بزنی “محبت” بر میگردد “محبت” !
تو از سنگم کمتری ؟

..

اشکان سه‌شنبه 16 مهر 1392 ساعت 21:34 http://ashkanmad.blogfa.com/

خِشت اول عشقمان

کـج بود

که این چنین دیوار آرزوهایمان

فرو ریخت

خشتی که تو گذاشتی

با دروغ...

سهیل چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت 23:32 http://Titbit.BlogSky.Com

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •

با انفجارِ هر "ستاره"
روح "نوبل" به درد می‌آید؛
و لاشه‌اش
وحشتناک، می‌لرزد !

♦ ♦ ♦

وقتی جسم رنجورم
به خواب می‌رود؛
روح‌ام، درد نمی‌کند !

♦ ♦ ♦

تنهایی،
یاری‌ست با وفا ،
در شب‌های "تن‌ها" !
تن‌هایی که، مرده‌ام را
تنها،
نمی‌گذارند !

♦ ♦ ♦

این روزها
چرا ستاره‌ی سهیل؛
دل به چشم‌های "سیاه" من
نمی‌دهد؟
و "بوی" سوختن‌ام را
بر نمی‌تابد ؟!

♦ ♦ ♦

حقیقت،
درختی‌ست، بی‌خزان؛
با میوه‌هایی که
هرگز نخواهند رسید !

♦ ♦ ♦

حقیقت،
حنجره‌ی خونینِ من است؛
که آوازش را، در آئینه‌ی جفا
معنی، نمی‌کنند !

♦ ♦ ♦

حقیقت
خلنگِ شقایق است
در شقیقه‌ی من روئیده!
و بر گردنِ درختِ بی‌برگ من
واژگون، آویخته !

♦ ♦ ♦

حقیقت
پرچمِی‌ست،
بر چلیپا، کشیده !
که دل به سازِ
" هر بادِ ولگردی"
نمی‌دهد و ، نه لب ،
بر آبی ، گندیده !

♦ ♦ ♦

حقیقت
فاقِ سپیدِ زبان سرخِ من است !
که نه تلخی، را بر می‌تابد و
نه هیچ مزه‌ی سبز دیگری...!
و آنکه دیروز "راست" ایستاد و
با دستِ - راست - زلفِ خدا را
شانه می‌زد؛
گامش برداشت، فرقش شکافت...
و مسیحایی،
رستگار شد...

| شاعــر: استــاد محمّـد تـُرکمـان "پــژواره" |

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •

سمیراوبهار شنبه 11 آبان 1392 ساعت 19:33 http://bahar2111366.blogfa.com

ادمهای ساده را دوست دارم...

همانها که بدیهای هیچ کس را باور ندارند، برای همه لبخند بر لب دارند همیشه هستند و برای همه،
اما افسوس که دیگران زمینشان میزنند، یا درس ساده نبودن را به آنها میدهند!
...
آدمهای ساده را دوست دارم، بوی ناب "آدم" میدهند ...

͸ روزگارت برقرار ، دنیایت آفتابی ، اندیشه ات بهاری ، لحظه هایت خوش ͹

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد