یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

ઇ میراث ِ پدران !


تا کِی‌‌ْ

به خواب خویش آرامیم ؟...

ای کاش‌‌ْ هیچ‌گاه نیارامیم !!...


ظالم‌‌ْ به ظلم ِ خویش در افکــَـنــَد

من و ما را ...؛

چرا که اینگونه بوده است روال‌‌ْ ،

ظلمت به نور چیره شود به هر منوال‌‌ْ ؛


باشد ‌‌ْ

لب‌‌ْ در سکوت، آرام‌تر ‌‌ْ

برآماسد ‌‌ْ ،

چون‌‌ْ چرکین‌گلوی ِ در آماج ِ بغض‌ها مسدود‌‌ْ !... ؛


• یک نکته در سر ِ من‌‌ْ

بـاز ‌‌ْ پیچ می‌خورد:

نکند‌‌ْ سکوت ِ دوخته بر لبان ِ خشک‌‌ْ،

رنج ِ دگر‌‌ْ به رنج‌های ِ دگرتر‌‌ْ

بیافزاید ؟...


ــ آیا به یاد دارید‌‌ْ :

آن روزگار ِ تلخ‌تر از زهر را ‌‌ْ

که شیرین‌تر‌‌ْ از عسل‌‌ْ شده است‌‌ْ

اکنون‌‌ْ به کام‌مان‌‌ْ ؟!... ــ


چقدر دیر شده است‌‌ْ ...

چقدر دور ؛

که حال‌‌ْ

خنده‌ی ِ مصنوعی ِ بر لب‌‌ْ سوار ‌‌ْ

هیچ‌‌ْ دردی را نشد درمان‌‌ْ ؛

هوار‌‌ْ !...


چقدر سخت است ‌‌ْ

که آفتاب‌‌ْ،

زبانه کشد‌‌ْ تن و جان‌اش‌‌ْ

فراز ِ آتش ِ سوزان ِ شیون ِ هر‌‌ْ سار‌‌ْ !


چقدر تلخ است ‌‌ْ

بر بلند ِ طاق ِ هر بُن‌بست ‌‌ْ

باشد ستاره‌ای‌‌ْ

به آه ِ سرد ِ وجودم

حسادت‌اش بشود !...


⊹  ⊹  ⊹ • ⊹  ⊹  ⊹

باشد ‌‌ْ

دگر آرزو به دل مانیم‌‌ْ

چون دل‌هایی‌‌ْ

که به هم‌‌ْ

پیوند نخوردند‌‌ْ ؛

باشد ‌‌ْ

خود را به اندک‌‌ْ ،

همیشه راضی داریم‌‌ْ

چون‌‌ْ حکم‌‌ْ چنین راندند ‌‌ْ

و گردن‌ها ‌‌ْ

چُنین خود‌‌ْ ،

به ذلت نهادیم‌‌ْ !... ؛

باشد ‌‌ْ

چنان‌که: «خود کرده را تدبیر نیست!»


افسوس‌‌ْ

یک تن‌‌ْ ـ حتی ـ

در‌‌ْ آمد شدنی‌‌ْ :

عُصیان نکرد‌‌ْ (!)

آن‌چنان‌‌ْ آسوده برتافت ‌‌ْ

کنار آمد ‌‌ْ

که خوابیـد ‌‌ْ که خوابیــد ‌‌ْ که خوابیـــد ‌‌ْ‌‌ْ ؛

آن دَم

که دست‌ها می‌دید ‌‌ْ

به خون ِ یکدگر‌‌ْ آغشته‌ست‌‌ْ !...


شاید که کاسه‌ای‌‌ْ ،

بلعییده ‌‌ْ

نیم‌کاسه‌ای‌‌ْ تَرَک خُرده‌‌ْ

این‌چُنین‌‌ْ که مَدهوش‌ایم‌‌ْ ؛

یا شاید ‌‌ْ

که کلاهی‌‌ْ بزرگ‌تر‌‌ْ ـ حتی ـ

بر سر نهاده‌ایم‌‌ْ ،

که خاموش‌ایم‌‌ْ !...


ــ این ”سکوت ِ تلخ‌‌ْ“ دیگر چیست؟

ــ شاید، یادگاری‌ست !!...


□ ◘ □ ◘ □ ▲ □ ◘ □ ◘ □

☼ پی‌نوشت:

• وآی‌‌ْ از این ”‌خانه ‌‌ْ ‌“

• وآی‌‌ْ از این‌‌ْ ”‌به سوگ‌‌ْ خفته‌‌ْ کاشانه ‌‌ْ ‌“

• وآی‌‌ْ از آستان ِ درش‌‌ْ ، که کوبه ندارد ‌‌ْ !...


من‌‌ْ ”‌باید‌“ به جایی بیاندیشم‌‌ْ که اندیشه‌هایم‌‌ْ را نخوابانند ‌‌ْ !...

آخر ‌‌ْ‌ این ”‌خانه ‌‌ْ‌“ دیگر آرامش ِ ”دیروز“ را ندارد ‌‌ْ ...


◄ این‌‌ْ کبود‌‌ْ آسمان‌‌ْ ، تا همیشه‌‌ْ کبود نمی‌ماند‌‌ْ !... ►



▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄  سُهیل‌‌ْ  ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄


نظرات 25 + ارسال نظر
سُهیل هدایت شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 01:41 http://TitBit.BlogSky.com

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •

من یک انسانم ؛
من هنوز یک انسانم ؛
من هر روز یک انسانم !...

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
• بیا سهم‌ات را بگیر ؛ وَ خفه‌کن صدای ِ ما را !!

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •

زیبا بود آفرین

حال‌‌ْ کار از کار گذشته‌‌ْ ، چه کنم..؟

"" ممنونم ""

ماری شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 12:04 http://delltangihayemari.blogfa.com/

وقتے دو قلــ♥ــب برای یڪـدیگر بتپد…
هیچ فاصلـــ ــہ اے دور نیسـﭞ …
هیچ زمانے زیــــاد نیسـﭞ…
و هیچ عشـــ♥ـــق دیگرے نمے تواند
آن دو را از هم دور کند !
محڪـم تریـטּ برهاטּ عشــ♥ـــق…
اعتمــــــــــــــ♥ــــــــــــاد اسـﭞ…

• پُشت یک سدّ بلند، عشق کجاست!

.
.
.

« عشق یعنی پاک ماندن در فساد آب ماندن در دمای انجماد در حقیقت عشق یعنی سادگی در کمال برتری افتادگی. »

ماری شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 12:08 http://delltangihayemari.blogfa.com/

افسوس......

باورکن ͸

سلام عزیز تر از جانم . ممنون از پیام هات واقعا لذت بردم آفرین به شما . مخصوصا صحبت های دلنشین دکتر شریعتی عزیزم

• سلام داداش بزرگوار و عزیزم ...

من ساده‌ام
ومعصوم
و الفبای عشق‌ام
محدود به چند حرف ساده است
تا باآن‌ها
بتوانم بگویم
.
.
.
.
.
.
"دوستت دارم"

همین

Quit Playing Games My Heart Some Times I Wish I Could Back Time

mahsa شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 16:14 http://torshekoonoos.blogfa.com

آرزویم برایت این است در میان مردمی که می دوند برای زنده بودن....
آرام قدمی برداری برای زندگی کردن....!

• دلم که برایت تنگ می شود ،سرک میکشم لابه‌ لای نوشته هایم … هیچ جای دیگری نیست که اینقدر پر باشد از تو !

••• سپاس بانو

+
" ممنونم از شاعر بزرگوار "طاها محبی (حزین)" ، دوست و همراه خوبم..

عزیزم وبلاگتو لینک کردم تو سایتم . خیلی نوشته هات زیباست . کاش منم مثله تو این همه هنر داشتم

• درود و سپاس ؛ با افتخار "لینک" شد.

ممنونم از حُسن نظرت:
و ͸

این از هنر ،
چو همی بی‌اثر نبود ؛
دائم به نیش ِ قلم، تیشه می‌زنم ...

شاید سرم برای "خطر" درد می‌کند!...
ای کاش تیشه به دردهام می‌زدم !!

• پاره شعری: از "سُهیل هدایت" ؛ در پاسخ به جمله آخرتان

پانی شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 17:38 http://www.tinar70.blogfa.com

گاهی اوقات مجبوریم که قبول کنیم بعضی آدمها فقط میتوانند در قلبمان بمانند نه در زندگیمان



کاش اینجا بودی
کاش در باغچه سبز دلم می ماندی
کاش شعر غم من را
ز افق های غریب نگهم می خواندی
کاش اینجا بودی
کاش گلهای فراق تو گهی می پژمرد
کاش گنجشک دلت در غم من می آزرد
و جدائی می مُرد
و غریبی می مُرد
کاش اینجا بودی
کاش اینجا بودی . . .

• از : سوسن وکیلی جزایری

mahsa شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 22:25 http://torshekoonoos.blogfa.com

اقا سهیل.... لینکی

• سلام بانو مهسا ،،،، لینک شدی مهربانم
.
.
.
○ بهنام ؟؟ تو هَم همینطور

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

○ هدف کوچکی ست ؟!

• خلسه‌ای کوتاه برای سرودن به سبکِ خویش|آزاد| ؛
• درنگی، برای چشیدن |یک فنجان عشق ناب| ؛
• تلاشی، برای اثرگذاشتن، بر آیندگان!...

͸
«دلیر باش در به‌کار گرفتن فهم خویش» ͸

مریم یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 15:29 http://mmaryam.loxblog.com/

سلام بر آقا سهیل مهربان


شعرتون فوق العاده زیبا، و متاسفانه حقیقت محض بود....

راستی آقا سهیل با افتخار تمام لینک شدید...

• سلام مریم خانومی ...بانوی مهربون و ستودنی

........ ممنونم از نظر لطفت ؛ ممنونم ... با افتخار

مریم یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 17:46 http://mmaryam.loxblog.com/

سلام

واقعا؟

تا حالا کسی نگفته بود که سخته

از شما یک پیام خصوصی اومده بود؛ همون یکی بود؟ یا ارسال نشده بود؟

در هر حال ممنون از حضور پرارزشت آقا سهیل
خوشحالم کردی

• سلام ...

ممنونم که ،،،،به مهربانی همراهی میکنی مرا

• آره ؛ یکمی ، نظر گذاشتن توو LOXBlog برام سخته !!
عب نداره ... کمی بیشتر از وبسایتهای دیگه؛ زمان میبره اما
باهاش کنار میام !!

+از سرعت تقریباً "لاک پشتیه نت منم هست ،، صد در صد !!"

شاد باشید و موفق

غزل سه‌شنبه 15 بهمن 1392 ساعت 19:04 http://664464.blogfa.com

آسمان شب سیاهی اش را به رخ میکشد..
قفس من تنهایی پرنده اش را..
جدال این دو تمنایش را..
دانه های برف سکوتش را..
آسمان میبارد و می غرد..
سکوت شب شکسته میشود..
بغض من ترک بر میدارد..
کاش تمنای جدال لحظه ها..

شیشه شکسته قلب نشود..

سلام سهیل خان خوبین?..

شعرات عالیهههههههههههه ..ولی غمگین بود وتلخ..

« دیشب ذهنم آبستن شعری بود

صبح که برخاستم

شد همین جنین سقط شده ای

که دارید می خوانید ! »


----------------------

درود بر شما ، بانوی مهربان و عزیز

تشکر از توجهتان ؛

غزل سه‌شنبه 15 بهمن 1392 ساعت 20:21 http://664464.blogfa.com

خواهش آقا سهیل که شاعرم ولی نمیخوام آقا

تو خیلی بهتری همیشه طولانی میگی من اصلا بلد نیستم مثل تو شعر بگم
وقتی میخونمشون کلی قبطه میخوره ..

• تمنا دارم بانو ...

غبطه خوردن نداره که ...سُهیل!...

خیلی بزرگواری ؛

************************************

قرار دیدار ما

وقت دلتنگی,نرسیده به گریه بود

تو به دلتنگی نرسیدی و...

من از گریه گذشتم..

• از : آسیه امینی

غزل سه‌شنبه 15 بهمن 1392 ساعت 20:54 http://664464.blogfa.com

میان باغچه کوچکم گلی کاشتم..
شاخه گلی از برایت..
مهر آبش بود..
عشق نورش بود ..
دستانم خاکش بود..

غنچه ام قلب بود..

.................................................

غزل پنج‌شنبه 17 بهمن 1392 ساعت 19:23 http://http://664464.blogfa.com/

باز باران با ترانه میزند بر بام خانه ..

باز هم شعر های باران ..
خاطرات کودکانه ..

باز باران با ترانه ..

میزند بر بام قصه ..
شعر های شاعرانه ..
لحظه های بی بهانه..

.......... ...

غزل جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 00:15 http://664464.blogfa.com

سلام آقا سهیل دستت درد نکنه چه شعرهای خوبی گذاشتی خوشم اومد..

میگم یه پیشنهاد جوانمردانه دارم بیا شعرا مونو50 ..50 تقسیم کنیم بعد دوتا کتاب چاپ کنیم خوبه ها?

راستی ه چی شعر میذارم اینجا بداهس دیگه ببخشید اگه بده..

سلام بانو ...

مرسی ؛ خوشحالم خوشتون اومد...


• چه پیشنهاد "باحالی ...60%40... ؟؟...

... مرسی ...که هستی ،،،،،،به مهربانی

غزل جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 00:23 http://664464.blogfa.com

میان ساحل..
کنار چوب های به آتش کشیده ..
نشسته ام..
گیتار در دست می نوازم..
نغمه سرایی میکنم..
نغمه شبانه ات را..
که سالهاست تنها مونس ..
تنهایی ام شده..
لالایی قصه های عاشقانه ام شده..

غزل جمعه 18 بهمن 1392 ساعت 18:39 http://664464.blogfa.com

سهیل 50 ..50 دیگه اذیت نکن..

خخخخخخخ..

51 .. 49 ؛ یکــــ ...

51 .. 49 دو ...

51 .. 49 ســــــــه ....

• غزل: ..؟.. →سُهیل:

غزل شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 00:06 http://664464.blogfa.com

اااااااا آقا ?


پس 51 یکی از شعرات میشه مال من ..49 تا از شعرای من میشه مال تو..

... نه نه نه !! ...

51 ...مال من!
بقیه اش ،،،،،میخوای بقیه شو ؟؟

← قیافه مو ببین ؟؟ ...... دلت نمیسوزه ؟ ..........

غزل شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 01:01 http://664464.blogfa.com

نه خیرم آقا جر نزن دیگه..

سهم منو بده من 51 تا اگه ندی میشینم گریه میکنم دریاچه درست بشه ..

• نخیـــــــــرم م م م !!! اصن تو چرا بیداری ؟!..

50 ... 50 آره ؛؛؛؛؛؛ بأخشین

غزل شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 01:11 http://664464.blogfa.com

قایق کوچک کودکی مان
یادت هست?..
ان روز که با دستان
پرمهرت قایقی ساختی و
دستان من میان موج های
حوض کوچک شناورش کردند..
ان روز که کاغذ هایمان..
وسیله بازی ما بود..
یادت هست?

ماهی کوچکی که سوار بر قایق

کاغذیمان شنا کرد..

قایق کوچکمان؛
یادم هست

وَ تو آیا ؛
یادت هست ؟

کاغذ ِ باطله ای بود ،

که بعد

قایقی ساختم اش ؛
وَ به آب

انداختم اش ...

وَ چه روز ِ خوش و زیبایی شد
که دوتایی
تنها

ماهی قرمز ِ حوض ِ وسط ِ باغ و حیاط
با ما

.
.
.

در نهایت

که چه شد ؟!

پدرت ماتش بُرد
که چرا من
با تو
برگه ی باطله را
قایقی ساخته ایم ؛
وَ به دور از او

تا ساعت ها،
محو ِ رؤیاهامان

گرم و روشن
وَ
چه پاک

خیال بافته ایم !...

یادش بخیر ....یادت هست ؟...


"سُهیل هدایت"



---------------------------------------------------

• برچسب:

هنگام که در طنز خاکستری زمستان
زمین را تازیانه می زدی
خون شقایق از پوستم بر زمین ریخت

"احمدرضا احمدی"

غزل شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 12:04 http://664464.blogfa.com

سهیل چشم بابام روشن..
وایسا بیاد میگم بهش ..خخخخخخخ

... ......

غزل شنبه 19 بهمن 1392 ساعت 12:12 http://664464.blogfa.com

قایق کوچک ما یادت هست?

ان که یادم دادی چگونه به آب
بیندازمش?

یادم هست ..یادم هست
آری..
ان روز ما دوتایی

میان باغ کنار حوض
کوچکمان

یادم هست آری?

بغض پرکینه من

بر دست های پدرم

که سیلی شد بر صورت تو..
یادم هست ان نگاه اخرمان..
ودستانم که میان
دستان پدرم کشیده شد..
یادت هست قایق کوچکمان

دیگر شناور نبود?
یادت هست ?

• زیبـــا بود بانو ...

معصومه نصیری پنج‌شنبه 24 بهمن 1392 ساعت 02:00 http://http://m67n.blogfa.com/

سلام
بروزم...

سلام ؛

میهمان "اشعار ستودنی ـتان خوام بود " ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد