یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

♡ سیــن مثل ســـارا ♡



این شعر، بی‌یاد ِ تو ممکن نیست

هـَر بیت را با یاد ِ تو گفتــــــــم


چشمان ِ خواب‌آلوده‌ات ســـارا

تکرار می‌کردند گــُـل گفتـــــم


دیشب به یاد ِ خواهش‌ات بــودم

کاش از تو راحت شعر می‌گفتم !...


آغاز می‌کردم تو را  پــُـر شـــور

از تو هـــــزاران شعر می‌گفتـم


سخت است در این شعر کوشیدن

می‌ترسم از مَردُم ؛ چه می‌گفتــم ؟!...


اینجـــا پُر از چشمان ِ نـامحـــــرم

از گیسوان‌ات من چه می‌گفتـم ؟...


یک جمع، جمع‌اند وُ ببین سارا

این ریش وُ این قیچی ، چه می‌گفتم ؟!


اصلاً ، همین اشعار ، سهم ِ تــو

از تو نبایـــد شعـــــر می‌گفتـــــم !!


❊ ❊ ❊ ✤ ❊ ❊ ❊ سُهیل‌هدایت ❊ ❊ ❊ ✤ ❊ ❊ ❊