یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

دیشب


دیشب..

دیشب تب کردم

دندانم نیز درد می‌کرد

در چشمانم سوزشی فزون هویدا

و بر صورتم جوشی بزرگ پیدا

رنگ رخسار به زردی می‌زد

و لرزشی ناموزون میهمان چانه‌ام بود

و گوش‌دردی مرا فراخواند سویش

آمدم.. آمدم..

محکم نواخت چکی به رویش

ناگهان آسمان به رنگین‌کمان ماننده شد

و طعم آهن می‌داد دهان

و سفت فشرد مرا  چنان

که گرفت قلنجی به ران

و ضربه‌ای نشانـــد مهیب

به روی سینه‌ام عجیب

و همینگونه که خالی می‌بستم

چوپان دروغگو نیز کمکم می‌کرد..!

دوستیم دیگــر...

دوستیم دیگـر......


شنیدن این دکلمه با صدای سهیل

  

ʖکلیک‌کنیدʕ 

2.16MB

____________________________

 

برای دانلود نسخه کم حجم

647KB

ʖکلیک‌کنیدʕ


..___سهیــل___..


http://www.Titbit.BlogSky.Com