در شب ِ سرد ِ زمستانیْ ؛
چراغ ِ کوچک ِ اندیشهایْ خاموشْ
سوزانید ْ
جنگلهای ِ خودجوش ِ نهالانیْ ...
وَ رویانید ْ
پاییز ِ هزاران رنگ ِ بورانیْ ... ؛
بهاریْ سرد وُ طوفانیْ
شکوفیدهستْ ؛
از پیوند ِ سُرخ وُ تیرگیْ
با ریشههای ِ جهلْ ؛
ــ ...ویرانیْ !! ــ
زانْ بهارانْ ،
لالهها در خونْ ؛
وَ زانْ سرما ْ ،
همیشه باژگونْ
لبخند ْ ؛
زانْ پیدا ْ،
سکوت ِ تلخْ
بر ْ
فریادها سنگین ْ
وَ ناپیدا ْ... ؛
وَ نتوفیدهست ْ
ابری ْ
از میان ِ یوغ ِ عفریت ِ سیاه ِ آسمان ْ
رگبار ْ... ؛
بهاریْ سرد وُ طوفانی ْ ،
زمستانیْ سیاه وُ سوز وُ بورانی ْ
شب ِ ” مرگ ِ“ زمستانیْ !... ؛
⊹ ⊹ ⊹ ࢮ ⊹ ⊹ ⊹
شب ِ جشن ِ بهاریْ
همانْ پنهانْ طلای ِ بیعیاریْ
کهْ در تاریکی ِ شبهای ِ منحوس ِ زمستانْ
نمایانْ گشتْ دستاشْ پوچ وُ خالیْ
بشُد ْ زردکْ نهالیْ
☆ ☆ ☆
از همان دیروز ْ
پیدا بودْ ؛
خزانرنگ ِ بهارانیْ زمستانیْ !... ؛
به دنبالاشْ :
فقط ْ سوداگران ِ پَست وُ حیوانیْ !!
▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ سُهیلْ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄
• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
غم دارد این دل
غم دارد ؛
چه گاه ِ پرسه
زیر ِ گرگ وُ میش ِ آسمان ... ؛
چه گاه ِ فریادهای ِ بیصدا
در انتهای ِ شب ؛
غم دارد این دل
غم دارد ...
• از: سُهیلْ هدایت
• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
اینْ ازدحام ِ مُبهم ِ هر مَسخره خداستْ (!)
در انحنای ِ هزار توی ِ زندگیْ ،
خاکْ از تن ِ به دردْ فرو خفتهامْ ؛
هرگزْ نمیتکاند وُ
حیران ْ
که زندهامْ !...
• از: سُهیلْ هدایت
زیبابود!
مثل همیشه عالی!
فکرکنم اول شدم؟؟
• ممنونم
...



...
.......... وَ ← • تقدیم با احترام: |
| ...
...
• سلام "ماری خانومی"
• بله اول شدین
انگار میدان است…
دلم را میگویم…
هر که از راه می رسد دورش میزند
•
تا دلت بخواهد بغض دارم
تا حدی که به بغض هایم خمس تعلق می گیرد …
•
...
دل اتفاقی ترین اشتباه دنیاست !
بسته می شود آنجا که نباید
کنده می شود از جایی که نباید
• حضور "سبز و همیشگی"ــتونو .....میستایم ، به مهربانی
انسان باش ، پاکدل و یکدل ...؛
زیرا که گرسنه بودن ، صدقه گرفتن و در فقر مردن ،
هزار بار قابل تحمل تر از پست و بی عاطفه بودن است ...
• ممنونم ؛ زنده باشی
کلاغ ها گرچه سیاهند و آوازشان خوش نیست
اما آنقدر با وفایند که شاخه های خشک درختان را در فصل سرد زمستان
تنها نمیگذارند . . .
• این هم ،،،،،،میشود
!...
==============================
• من کلاغ نیستم !
من کلاغ نیستم که سیصد سال عمر کنم
من سنجاقکم
و تو تنها تا صبح
برای اهلی کردنم فرصت داری !...
مراقب افکارت باش ، که گفتارت میشود

مراقب گفتارت باش ، که رفتارت میشود
مراقب رفتارت باش ، که عادتت میشود
مراقب عادتت باش ، که شخصیتت میشود
مراقب شخصیتت باش ، که سرنوشتت میشود
در کجای سرزمین تو باید نماز کرد
تا بدر چشمانت را
کامل دید؟...
سلام داداشی گلم.... چقدر این پستت زیبا بود مثل همیشه.... استاد اگه قابل میدونین پست جدید گذاشتم....
البته شعر نوشتن در مقابل شما جسارت بزرگیه.... این جسارت منو ببخشید
سلام ؛ ممنونم از حضورت "إلی" عزیز...
تمنا دارم ....... مهرت، را سپاس
زنها بعد از گریه تصمیمات جدی میگیرند
پس سعی کن زنی رو هیچ وقت به گریه نندازی
• زن ها،
آ ر ه
دو وقت گریه میکنند !
1. وقتی دارند "فریب میدهند! "
2. وقتی که "فریب خورده اند!"
کودک بودن،
ریتم مهربانی دارد
ملودی مادر و هارمونی پدر...
بیچاره یتیم
اگر انسان از گناه کوچک پرهیز نکند کم کم گناهان بزرگتری را مرتکب خواهد شد.عیسی مسیح
هعیییییییییییی یه زمانی ما اول میشدیم ها همش




خو دیه پیر شدیم میدونو دادیم ب جوونا
چقدر زیباتر از همیشه می سرایی برادر
ممنونم از حضورتون بانو
"من کلاغ نیستم که سیصد سال عمر کنم

من سنجاقکم
و تو تنها تا صبح
برای اهلی کردنم فرصت داری !..."
خدایی این متن کوتاه خیلی جالب بود
خوندنش همچین چسبید ب تن
عشق تنها کار بی چرای عالم است ، چون ، آفرینش بدان پایان می گیرد
دکترعلی شریعتی
چقدر دلم میخواهد نامه بنویسم
تمبر و پاکت هم هست
و یک عالمه حرف
کاش کسی جایی منتطرم بود…
دوره ،دوره ی گرگهاست …
مهربان که باشی ، می پندارند دشمنی!
گرگ که باشی ، خیالشان راحت میشود از خودشانی!!!
ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم
سلام خسته نباشید .خیلی زیبا بود آفرین دوسته گلم . بروز هستم خواستی سر بزن ممنون
سلام ؛ تشکر ...
چشم
آلـــــــــــــــــــــو؟
• صــــ ـــد ا نــ ــمـــــ ــیــ ــآ د ! ! !
امروز هرچقدر بخندی و هرچقدر عاشق باشی از محبت دنیا کم نمیشه
پس بخند و عاشق باش..........
منتظر حضور گرم شما دوست ارزشمند و همراهیتان با نظرات خوبتان هستم
«دعا میکنم رنگ باران شوی»
• چشم
بازم مثه همیشه عالی بود
• تشکر و یک عذرخواهی...
از همه عزیزانم ،
عذر میخوام که بهشون "سر نمیزنم!" ... گرفتارم و بی حوصله و ...
• صدای ملت شریف ایران: " کــــی گرفتـــــــار نیســـــت ؟؟؟؟؟
• صدای سُهیل از پستوهای گُمو گور ِ منزل: بــأخشیـــن
داداش؟؟
نیستی؟؟
کجایی؟؟
• ممنونم که " احوال منو پُرسیدی "
... چقد تو خوبییییی
چرا وا رفت!
خوبم ... نسبتاً ... ولی باور نکنی آ ؟!... آ ر ه . . . "خ و ب م "
وای خدا چ بامزه ست
معلومه خُب ...
... 
• منظورمون :
http://a.deviantart.net/avatars/f/l/flowerheartplz.gif?2
درود بر سهیل شاعر پیشه
ی کم بضی وقتا شعرات برای ما ثقیل میشه ولی زیباست در هر حالت
:)))
• درود بر "داداش شروین عزیزم"
تمنا دارم "برادر!" ... این از بزرگواری ـه شما ست..
پست بالا کامنت دونی نداره؟
• دیگه هیچ پُستی ، از این به بعد ، " بخش نظرات " نخواهد داشت !
واسه بالایی نمیشه نظر گذاشت
• دیگه نمیخوام پُست جدید زدم ، " بخش نظرات " بذارم !
• میسی که سر میزنی به " سُهیل
سلام داداش!
نبینم حال داداشم بدباشه ها!همیشه خوب باش!
چرا نظرات پست بالا روبستی؟؟
سلام "ماری" خانومی
...



ممنونم که "هستی خوبِ من!" ...به مهربونی
○ راستش، "فرصت ندارم، به همه نظرات پاسخ بدم ؛ به همین خاطر "ماری جان" ...
• ممنونم ازت
یعنی چی دیگه هیچ پستی بخش نظرات نداره؟؟
پس ما کجا نظربذاریم؟؟
• یه پُست ثابت میذارم، چند روز دیگه!!
... ممنونم از محبت همیشگیتوووووووون 









اون میشه "بخش نظرات وبلاگ"
چیکا میکنی مگه انقد سرت شلوغه؟؟
ج کامنتتو بخون توو وبم
نخندی ها
• یعنی من "میککککششششممممت!" ...
نمی شود نوشت
که این روزها چقدر عاشقانه باختم
نمی شود نوشت … !!!
از تو سکوت مانده و از من،صدای تو
چیزی بگو که من بنویسم به جای تو
حرفی که خالی ام کند از سال ها سکوت
حسّی که باز پُر کنَدَم از هوای تو
این روزها عجیب دلم تنگِ رفتن است
تا صبح راه می روم و پا به پای تو ...
در خواب...حرف می زنم و گریه می کنم
بیدار می کنند مرا دستهای تو
هی شعر می نویسم و دلتنگ می شوم
حس می کنم کنارَمی و آه...جای تو ...
این شعر را رها کن و نشنیده ام بگیر
بگذار در سکوت بمیرم برای تو !...
• از: اصغر معاذی
دیروز, همین حوالـــــــی….
زلـــزله ای آمــد…
حـالا همـه حـالـمــ را می پـرسند !!!
بـی خـبـر از اینـ ـکـه ” مــن”
بـه ایـن لـرزیـدنـهـا
سالهـاسـتــ کـه عـادتـــ کـرده امـــ…
بـه لـرزشـهای شـدید شـانه هایـمــــ
و تـرکــــهای عمــیــق قــلــبــمـــ…
امـّـا هنـوز ” خـــوبــم !!! “
مرا چه باک از زلزله؟
آلونکی، وقتی ندارم...!
من، از باران می ترسم!...
• از: اُستاد " پژواره "
ایشالا هرجاهستی خوب وخوشو سلامت باشی!بی غصه وغم!
اون قسمت آخر کامنتت شرمندم کرد!
╗══════════ ೋღ❤ღೋ ══════════╔
•

• سپاس ... متقابلاً بانو
دُشمن ـت شرمنده!..
╝══════════ ೋღ❤ღೋ ══════════╚
جان مریم چشمات و بازکن
سری بالا کن دراومد خوشی
چون هواسفید
وقت اون رسید
که بریم به صحرا
جان مریم چشمات و واکن
منو نگاه کن ..
سلام سهیل آقا قسمت نظرات بذار ببینم هروقت وقت پیدا کردی ج بده ما صبرمون زیاده..
وای همه شعرات عالی بودن دیگه 50 درصد منو بده ..
مرا
از: احمد شاملو (الف. بامداد)


تو
بیسببی
نیستی.
بهراستی
صلت کدام قصیدهای
ای "غزل"؟
ستاره باران جواب کدام سلامی
به آفتاب
از دریچه تاریک؟
کلام از نگاه تو شکل میبندد.
خوشا نظر بازیا که تو آغاز میکنی!
پس پشت مردمکان
فریاد کدام زندانیست
که آزادی را
به لبان بر آماسیده
گل سرخی پرتاب میکند؟
▬ ورنه
این ستاره بازی
حاشا
چیزی بدهکار آفتاب نیست. ▬
نگاه از صدای تو ایمن میشود.
چه مؤمنانه نام مرا
آواز میکنی!
وَ دلت
کبوتر آشتیست،
در خون تپیده
به بام تلخ.
با این همه
چه بالا
چه بلند
پرواز میکنی ...
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سلام وُ سپاس ؛
ای
بانوی آروم ِ غزل ••• شاپری ِ رنگین کمون !!...
میان شاپرکان من ان
شاپرک رنگارنگم که
بر بام خانه ات نشستم..
من آهوی وحشی
میان جنگل سرد
زمستانی ام..
من آن
رنگین کمان هفت رنگم..
بر بام آسمانی ات.
من آن ..
من بی پایانم..
╗══════════ ೋღ❤ღೋ ══════════╔
• شاپرک ِ من، چشم ِ دل خریدارت !..
یک آسمان ،
وَ پُر از شاپرک ؛
ببین !...
هر یک ،
به رنگ وُ گونهای عجیب ،
در چشمهای خسیس ِ زمین ؛
هر یک ،
به بام ِ کسی پَر کشید ؛
سوخت !...
مُشکل نه آسمان ،
وَ نه بام ،
بلکه دام بود !!...
◊ ◊ ◊
تا بخت ِ من ؛ که فرا رسید ...
یک آسمان ،
وَ یکی شاپرک ؛
که مانده همین !...
آن شاپرک که بالهاش
آسمانی رنگ !... ؛
در چشم ِ خسته ، خسیس
میشود بیرنگ !...
در چشم ِ بسته وُ خیس
میشود یکرنگ !!...
◊ .... ◊ .... ◊ .... ◊
◊ پ.ن:
عشق مثل شاپرک میمونه !...
اگه ولش کنی میره وَ اگه محکم بگیریش میمیره !
• از: سُهیل هدایت ؛ پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۲
╝══════════ ೋღ❤ღೋ ══════════╚
چ شعرای خومشل خومشلی می نویسه این غزلی بانو
الهــــــــــی الهــــــــــــی
غزل خانومی ،
فوق العاده مینویسه ... در لحظه!...
دوست دارم ؛
قلم خوبشو ...
وَ خوشحالم ؛
تو هَم ،
................مث من،
از اشعار غزل بانو ،
خوشت میاد ..
• راستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
♥ ولــ♥ـــنــــ♥ـــــتــــــ♥ــــ♥ــــ♥ـــــــ
...
╗══════════ ೋღ❤ღೋ ══════════╔
دریچهای رو سوی تو گشودهام !...
دو استکان چای قند پهلو در دست ...
یک عصر زمستانی ،
با گلبرگهای اقاقیای همیشه مَست ...
وَ اُمید ِ چند لحظه " آرامش حقیقی " ،
از دریچهی ِ نگاه ِ ملایم ِ تو ...
.
.
.
آرامشیست در بودنات ،
که قشنگترین تجربهی هستیست ...
سکوت کردهای وَ من ،
تمام ِ فریاد ِ دوستداشتنات را لمس میکنم !...
پیدا میشود عشق ، در نگاهات ... ؛
وَ مهربانتر میشوی !...
امروز ؛
به میهمانی ِ دلام بیا ...
" تنها " ، جای ِ تو خالیست ...
• از: سُهیل هدایت
╝══════════ ೋღ❤ღೋ ══════════╚
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم وانگشتانم را
برپوست کشیده شب می کشم
چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
کسی مرا به افتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشکها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
فروغ فرخزاد
...
...پرواز را به خاطر بسپار !!

ـ که ـ پرنده مردنی ست !!...
" عشق را " به خاطر بسپار !
ـ که ـ شور مُرده است !!
" آ ز ا د ی را " به خاطر بسپار!
ـ که ـ رهایی زندانی ست !!
" قلم را " ستایش کن !
ـ که ـ واژه ها، تنها دارایی ِ ماست ...
******************************************
• ممنونم از حضور با معرفتتون بانو ... سلامت وُ اُمیدوار "بمانید" ...
آقا سهیل از شعرای بی نظیرت ممنونم..
ژاله جان ممنون تو بهم لطف داری واقعا ممنون که شعرای منو قبول دارین..
شب است ومن
این میان در بین..
ستارگان شب می درخشم..
درخششم از ستاره دنباله داری است..
که هرشب مهمان سیاهی شب
چشمانت میشود..
امشب من میان ستارگان نغمه سرایی میکنم..
سالهاست من می آیم
تماشاچی شب چشمانت میشوم..
• ای ول

" اصن ، هر شعری میذاری واسه ام ،،،،،،یه بارقه ای میشه واسه " طلوع شعری در من! "
مرسی ....... راسی ژاله خانومی ؟ باشمان، تحویل بگیر!
○ ممنونم غزل خانوی ـه "شاعر"
هدیه ات امشب اندکی عشق
میان قلب کوچکم
میان دست کوچکم
می درخشد..
هدیه ات
..
خرس کوچک
آب نبات هایی
به رنگ سرخ آتشین است
میان جعبه ایی که
رمانش
حریر احساس من
بود..
امشب برایت سرخ است
هدیه ات امشب
قلب کوچکی است
میان دستان خرس کوچکت..
• درود
...ممنونم "
"...→




























در اشتیاق گلی که نچیده ام
می لرزم !
• از: شمس لنگرودی
شازده پسر کاکل به سر سهیل خاله تو هستی توهستی
.

ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام
شعرت بی نظیره شاخ شمشاد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سلام یادم رفت
.
.
• ای ول
...
ـــــــــ
ــــــــــــــ
ـــــــــــییییییی
مـــــــــــــــــــــــــرســــــــــــــــــ
• سلامت باشی "خاله شادی جووووووونم م م م م
این روزها ...در دفتر ذهنم ... مشکلات را ... کم رنگشان میکنم
تا خوشی ها ... به زندگی ام ...سرک ... بکشند
و از هجوم اینهمه نگرانی و دغدغه ... نترسند !
هوای خیابان دارم...
اشک به پایم سنگینی می کند...
ترانه هایت را بردار رفیق...
من و تو و خیابان...
و سیگاری که با صدای داریوش خوب می چسبد...
اونکه رفته دیگه هیچوقت نمیاد .......
• مرسی ...
******************************************
جدا ز یار و دیارم ...دلم نمی خندد!...
• از: ژاله اصفهانی
باران! بیا و رحم کن
تو که می آیی، یاد او هم می آید
آنوقت من می مانم بدون چتر
روی سنگفرشهای خیسی که
طعم تنهایی می دهند!
بدنِ لختِ خیابان
به بغلِ شهر افتاده بود
و قطرههای بلوغ
از لمبرهای راه
بالا میکشید
و تابستانِ گرمِ نفسها
که از رویای جَگنهای بارانخورده سرمست بود
در تپشِ قلبِ عشق
میچکید
خیابانِ برهنه
با سنگفرشِ دندانهای صدفش
دهان گشود
تا دردهای لذتِ یک عشق
زهرِ کامش را بمکد.
و شهر بر او پیچید
و او را تنگتر فشرد
در بازوهای پُرتحریکِ آغوشش.
و تاریخِ سربهمهرِ یک عشق
که تنِ داغِ دختریاش را
به اجتماعِ یک بلوغ
واداده بود
بسترِ شهری بیسرگذشت را
خونین کرد.
جوانهی زندگیبخشِ مرگ
بر رنگپریدگیِ شیارهای پیشانیِ شهر
دوید،
خیابانِ برهنه
در اشتیاقِ خواهشِ بزرگِ آخرینش
لب گزید،
نطفههای خونآلود
که عرقِ مرگ
بر چهرهی پدرِشان
قطره بسته بود
رَحِمِ آمادهی مادر را
از زندگی انباشت،
و انبانهای تاریکِ یک آسمان
از ستارههای بزرگِ قربانی
پُر شد:
ـ یک ستاره جنبید
صد ستاره،
ستارهی صد هزار خورشید،
از افقِ مرگِ پُرحاصل
در آسمان
درخشید،
مرگِ متکبر!
اما دختری که پا نداشته باشد
بر خاکِ دندانکروچهی دشمن
به زانو درنمیآید.
و من چون شیپوری
عشقم را میترکانم
چون گلِ سُرخی
قلبم را پَرپَر میکنم؛
چون کبوتری
روحم را پرواز میدهم
چون دشنهیی
صدایم را به بلورِ آسمان میکشم:
«ـ هی!
چهکنمهای سربههوای دستانِ بیتدبیرِ تقدیر!
پشتِ میلهها و ملیلههای اشرافیت
پشتِ سکوت و پشتِ دارها
پشتِ عمامهها و رخت سالوس
پشتِ افتراها، پشتِ دیوارها
پشتِ امروز و روزِ میلاد ـ با قابِ سیاهِ شکستهاش ـ
پشتِ رنج، پشتِ نه، پشتِ ظلمت
پشتِ پافشاری، پشتِ ضخامت
پشتِ نومیدیِ سمجِ خداوندانِ شما
و حتی و حتی پشتِ پوستِ نازکِ دلِ عاشقِ من،
زیباییِ یک تاریخ
تسلیم میکند بهشتِ سرخِ گوشتِ تناش را
به مردانی که استخوانهاشان آجرِ یک بناست
بوسهشان کوره است و صداشان طبل
و پولادِ بالشِ بسترشان
یک پُتک است.»
لبهای خون! لبهای خون!
اگر خنجرِ امیدِ دشمن کوتاه نبود
دندانهای صدفِ خیابان باز هم میتوانست
شما را ببوسد...
و تو از جانبِ من
به آن کسان که به زیانی معتادند
و اگر زیانی نَبَرند که با خویشان بیگانه بُوَد
میپندارند که سودی بردهاند،
و به آن دیگرکسان
که سودِشان یکسر
از زیانِ دیگران است
و اگر سودی بر کف نشمارند
در حسابِ زیانِ خویش نقطه میگذارند
بگو:
«ـ دلتان را بکنید!
بیگانههای من
دلتان را بکنید!
دعایی که شما زمزمه میکنید
تاریخِ زندگانیست که مردهاند
و هنگامی نیز
که زنده بودهاند
خروسِ هیچ زندگی
در قلبِ دهکدهشان آواز
نداده بود...
دلتان را بکنید، که در سینهی تاریخِ ما
پروانهی پاهای بیپیکرِ یک دختر
به جای قلبِ همهی شما
خواهد زد پَرپَر!
و این است، این است دنیایی که وسعتِ آن
شما را در تنگیِ خود
چون دانهی انگوری
به سرکه مبدل خواهد کرد.
برای برق انداختن به پوتینِ گشاد و پُرمیخِ یکی من!»
اما تو!
تو قلبت را بشوی
در بیغشیِ جامِ بلورِ یک باران،
تا بدانی
چهگونه
آنان
بر گورها که زیرِ هر انگشتِ پایشان
گشوده بود دهان
در انفجار بلوغشان
رقصیدند،
چهگونه بر سنگفرشِ لج
پا کوبیدند
و اشتهای شجاعتِشان
چهگونه
در ضیافتِ مرگی از پیش آگاه
کبابِ گلولهها را داغاداغ
با دندانِ دندههاشان بلعیدند...
قلبت را چون گوشی آماده کن
تا من سرودم را بخوانم:
ـ سرودِ جگرهای نارنج را که چلیده شد
در هوای مرطوبِ زندان...
در هوای سوزانِ شکنجه...
در هوای خفقانیِ دار،
و نامهای خونین را نکرد استفراغ
در تبِ دردآلودِ اقرار
سرودِ فرزندانِ دریا را که
در سواحلِ برخورد به زانو درآمدند
بی که به زانو درآیند
و مردند
بی که بمیرند!
اما شما ـ ای نفسهای گرمِ زمین که بذرِ فردا را در خاکِ دیروز میپزید!
اگر بادبانِ امیدِ دشمن از هم نمیدرید
تاریخِ واژگونهی قایقش را بر خاک کشانده بودید!
با شما که با خونِ عشقها، ایمانها
با خونِ نظامیها، اسبها
با خونِ شباهتهای بزرگ
با خونِ کلههای گچ در کلاههای پولاد
با خونِ چشمههای یک دریا
با خونِ چهکنمهای یک دست
با خونِ آنها که انسانیت را میجویند
با خونِ آنها که انسانیت را میجوند
در میدانِ بزرگ امضا کردید
دیباچهی تاریخِمان را،
خونِمان را قاتی میکنیم
فردا در میعاد
تا جامی از شرابِ مرگ به دشمن بنوشانیم
به سلامتِ بلوغی که بالا کشید از لمبرهایِ راه
برای انباشتنِ مادرِ تاریخِ یک رَحِم
از ستارههای بزرگِ قربانی،
روز بیست و سهی تیر
روز بیست و سه...
• الف.بامداد
دریوزهگی موروثی = اینو نتونستم بخونم و بفهمم یعنی چی ؟! ( راستی گلم آخرین مطلبت قسمت نظرات نداره ) دوستت دارم فعلا یا حق
○•○•○ مرسی که سر زدی ؛ ممنونم از حضورت ؛ وَ اینکه: من اگه میخواستم "حرف بزنم" که دیگه "شعر" نمیگفتم!... ○ • ○ • ○
○ انواع شکست از نگاه دخترها:
... 



::::::::::::: اُمیدوارم کمی حال وُ هواتون تغییر کرده باشه :::::::::::::
• شکست عشــقی : مهربون ترین دوست پسرش ولش کنه !
• شکست اجتماعی : خوش برخورد ترین دوست پسرش ولش کنه !
• شکست اقتـصادی : پولدار ترین دوست پسرش ولش کنه !
• شکست سیاسی : عاقل ترین دوست پسرش ولش کنه !
• سونامی : همه ی دوست پسراش یهویی ولش کنن !
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پسره ۱۵ ساله نوشته یک ماه و نیمه کسی عاشقانه بوسم نکرده !
من آخرین بوسم ماله ۲ سالگیم بود داییم ماچم کرد !...
تازه ،
بعدم پرتم کرد هوا یادش رفت منو بگیره !!
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بازم اولا کارنامهها یه نمره ای توش داشت
الان خوب بد عالی داره
فکر کنم تو نسل بعدی از اینا داشته باشه
:) :( ;) :-*
......
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
توی این فیلما و سریالای خارجیا
همه به هم خیانت کنن ، هیچیشون نمیشه!
ولی اگه بچهشون مسابقه داشته باشه
پدر خانواده نره مسابقهشو ببینه؛ بنیان خانوادشون به باد میره !
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این آرایشگاه زنونه ها به اندازه پیچ و مهره هوایپما آپشن داره ؛
حالا سلمونی مردونه میری میگه سر یا صورت !؟
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دلیل نیامدنت از این دو حالت خارج نیست
یا نمیخواهیام ، یا … یاابوالفضل ! یعنی نمیخواهیام ..!؟
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اونکه شما سنگشو به سینه میزنی ما سالهاست تو حموم به پاهامون میزنیم
آره …
گفتم که در جریان باشی رفیق ...
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
○ خصوصیت پسر ایرانی :
دوست داره طرف فقط ماله خودش باشه ، خودش ماله همه !
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
همه پسرا فکر می کنن بزرگترین آرزوی یه دختر پیدا کردن یه پسر رویایی هستش ؛
اما نمی دونن بزرگترین آرزوی یه دختر غذا خوردن بدون چاق شدنه !!
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نیکاراگوئه کشوریه که توش خوبای اروگوئه زندگی میکنن
پاراگوئه کشوریه که توش معلولین اروگوئه زندگی میکنن
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
• دیگه تموم شد!... " بسه زیاد خندیدیم! "
من چقد اینا رو دوس داشتم... کلی هم خندیدم
• خدایا، ثوابـــشو ذخیره آخرتم قرار بده "لطفاً !"
ﻣــــــــــــﺮﮒ ﺍﻧﺴـــﺎﻥ ﺯﻣــــﺎﻧـــﯽ
ﺍﺳــﺖ ﮐـــﻪ :
ﻧـــﻪ ﺷـــﺐ ﺑﻬــﺎﻧــﻪ ﺍﯼ ﺑـــﺮﺍﯼ
ﺧـــﻮﺍﺑـﯿــــﺪﻥ ﺩﺍﺭﺩ !
ﻭ ﻧـــﻪ ﺻـــﺒﺢ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺑـــﺮﺍﯼ ﺑﯿـــــﺪﺍﺭ
ﺷــــﺪﻥ...!
○ آفرین
سلام وُ عرض ادب .....وَ تشکر از حضور مهربانتون
خیلی از جوک ها خندیدم
ب خصوص جریان کارنامه ها
اصا یه لساط مزخرفی شده واس خودش!!
حس خیلی خوبی ـه که "خندوندمت!"
.....

○ من ، اون پاراگوئه وُ اوروگوئه رو ...
○ مرسی که خوندیشون.
پاییز یا زمستان چه تفاوتی دارد ؟
حضورت ، صدایت ، نفس هایت و گرمی دستانت بهاری میکند سرزمین مرا …
زیبا بود آقا سهیل
چه جمله ی "زیبایی ...
سلام بانو..
ممنونم
سلام.
جکا خیلی باحال بودنا!
ولی من خندم نیومد!
• سلام "ماری خانومی".


من دهقان فداکاری شده ام
که تمام وجودش را به آتش کشیده روبرویت
و تو قطاری که چشم دیدن مرا ندارد
...زیبا بود وَ "تلخ!" ...
اون بی نام ونشانم من بودم!
"کدوم؟" ... اوووووووون
...؟ .........

• الهی همیشه سلامت باشی ...
فصل دو نفره ها تموم شد…
حالا نوبت ماست…
نوبت ماست که دستامونو بذاریم تو جیبمون و رو جدول خیابونا راه بریم!
• پیاده رو "که" هست!...


.........ω ᒊ ♦ ѥ 軘............
دُختر جان؟
ᣀ رو جدول راه نرو "یه وقتی" میری با مُخ توو جوب آ ؟!...
اینجا آپ نمیشود آیا؟
•
خوشحالم از سؤال "جیگمل پسندتون
" ؛
دس رو دلم نذا ؛ که ،،،دستم به قلم نمیره!... 
...
خوشحالم که "به مهربونی
" ،،،،،همراهی میکنی ـــن منو 


یعنــــــــــــی ...
○ یه چیزایی نوشتیم آ ؛ حسّ ـش نیس پُست جدید بزنیم ...
آقای شاعر ؛تبریک.قلم توانایی دارید.
موفق باشید
سلام وُ سپاس فراوان "از صمیم دلم" ...
مؤید باشید
ایول به تو
مرحبا
عجب شعر های باحالی