✫ پیشگفتار:
حال ِ منْ خرابتر از این حرفهاستْ !!
زخم ِ منْ عمیقترْ ، کاریستْ !
کار ِ منْ زارترْ ، بیگاریستْ !
پیشهامْ نـَه شاعریْ ، کِه: بیداریستْ !!
ــ وَ شعر ِ منْ نـَه صُلت ِ بیآهنگیستْ ؛...
کِه ترنم ِ درد استْ ، بهگاه ِ نگاه ِ بیقرار ِ تو . ــ
❊ ✫ ❊ ✛ ❊ ✫ ❊
دیریستْ از دنیا گریزان گشتهام من
افسوسْ !... از عشقام پشیمان گشتهام من !
امروز لبخندی زدم با حالتی تلخ ْ
بیچاره !... انگاری پریشان گشتهام من
هر شبْ به دنبال ِ جوابیْ بیسؤالی ْ
از بوق ِ سگْ دنبال ِ نانیْ در جدالی ْ
با ترس پرسیدی: چرا بیچاره باشی ْ ؟
لعنت به دردیْ چون تو درماناش نباشیْ !!
اندیشه کن با خویشْ ، تا وقتیْ دوباره ْ
تدبیر کن از پیشْ ، با بخت وُ ستاره ْ
تغییر دِه حالت ْ، به احوالی حواله ْ
تا دیر گشتن ْ، گریه بسیار است و ناله ْ
من کاش از دنیا ، که از پَستی فزونست ْ
سهمامْ همینْ زندان ِ خواهشها نمیشد ْ
من کاشکیْ از بدو ِ خلقت در نیستان ْ
شبجیرهام مُشتی شپشْ در کاسهی ِ رندان ْ نمیشد !...
من گرچه مُلحِد ! ؛ راسخام بر اعتقادم:
جولانگه ِ پـَستـان ِ بیایمان ، زمین است
شاید که دنیا هم برای ِ عدهای پَست ْ
رنگین وُ مانند بهشت ِ مهجبین است !...
دنیا همیشه در نگاهم پست بودهست ْ
افسوسام از این مَردمان ِ بییقین است ْ
مشکوک بودی شک کنم بر دین ِ حُجّتْ ؟!
بشنو: ” خدا هم خود سرابی بر زمین است !... “
❊ ✫ ❊ ✛ ❊ ✫ ❊
در این دلمرده تقویم ِ سیه ،
گم میشود تردید ؛...
آن روزی
که از اُفتادنم عُمریست بگذشتهست ،
بیتردید !...
• • •
کِه میداند :
رِسَد روزی
کنار ِ نو عروسام در لباس ِ شاد ِ پیروزی
خرامان ، شادمان ، خرسند وُ جاویدان
برقصانیم دنیا را
به ضرب آهنگ ِ مخصوصی ؟...
• • •
دلا تا کی دل ِ غمگین ِ ما را
او تسلاییست ؟...
• • •
توئی آن شاد بانویی
که از دامان ِ عشق وُ آفرینش
سبز روئیدی ؛...
وَ رویاندی مرا از نطفهای چون هیچ،
انسانی ؛...
که با آن میشود امروز را طرح ِ سپیدی زد
برای ِ روشن ِ فردا !...
• • •
آسهآسه !
با زمان همگام !!
میمانیم با هم ؛ تا رِسَد روزی
که لبهایش به چشمانام زند لبخند !...
میچرخیم با هم ؛ دور ِ دنیا را
چه شوخ وُ شنگ !!
چون آونگ !
✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ سُهیل هدایت ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫
ازبزرگی پرسیدم خیلی سخت میگذرد چه باید کرد ؟
گفت خودت که می گویی سخت میگذرد ،
سخت که نمی ماند پس خدا را سپاس که میگذرد و نمی ماند
ممنونم دوست مهربانم
ممنون از دعای بسیار ویژه تان شاعر معاصر
به به چ شعری
چ شعری
غلط نکنم جرقه ش از ارزوی من بود :دی
با سپــاس(گل)
سلام
وب زیبایی داری
میشه!
به وب من هم بیای؟اکه خواستی منو با نامهhttp://sargarmifull.blogfa.com/لیک کن
باشه
سلام سلام ... تشکر از حضورت، دوست خوب
دورد بر دوست شاعرم جناب هدایت عزیز
درود بانوی شاعر و مهربان..
تشکر
سلام اقا سهیل شعرهای خیلی زیبایی سرودی
..
کلا که بی وفایی پیشه کردید به دوستان قدیم سر نمی زنید..
• سلام بانو ..
ممنونم ؛
حقیقتاً مدتهاست که دیگه فرصت دست نمیده تا مثل سابق در خدمت دوستان و همراهنم باشم ؛
اما ، از همه شما عزیزان ، از صمیم قلب ممنونم که ،،،،،، هستید به مهربانی.
• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
ⁿ بــــــاز ایستیـــــــــد وَ بدانیـــــــــد ، که من خدا هستــــــــــم ⁿ
• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •
بی معرفت!بی وفا!
✔ با من بودی
؟
نگاه ناودان
به ابر سنگ دلی ست که نمی بارد
سلام
همیشه بارانی باشید
آیا...
را از من بخوانید
• درود بر اُستاد اورسجی


میهمان "شعر" متمایز و ممتازتان بوده وَ همچنان هستم بار ِ معنایی وسیعی به همراه دارد اُستاد درود بر قلم وُ سپاس از اندیشه تان
خواجه ای بدشکل، نایبی بدشکل تر از خود داشت. روزی آینه داری آیینه به دست نایب داد. آنجا نگاه کرد. گفت سبحان الله! بی تقصیردر آفرینش ما رفته است. خواجه گفت: لفظ جمع مگوی، بگوی: در آفرینش من رفته است. نایب آیینه پیش داشت و گفت: خواجه اگر باور نمی کنی تو نیز در آیینه نگاه کن.....
نه پس با خرزوخان بودم.
همیشه اولین کوپه
از آنِ زنی ست
که از اندوهِ چشمان مردی خسته میگریزد
همیشه آخرین ایستگاه
از آنِ مردی ست
که روزگارش بی حضور موهای سیاهِ زن
قطاری را میماند
که عشق را
در اولین کوپه اش
با خود میبرد
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: مخلصتـــ...ــم بهرنگ ِ عزیـــــــز ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
سلام دیگه پیش ما نمی


یان
سلام و ُ سپاس از أخم خوشتل ـتون
سلاااااااااام


من وبم آپه....خودم نه
• سلام ... تا فرصتی که دست خواهد داد ؛ اُمیدوارانه منتظرم !
عااالی بود آقا سهیل
موفق باشید...
توضیحی که برای عنوان شعر گذاشتید هم واقعا جالب بود...
وبت محشره .
سپاس
لطف دارد