نمیگذارند دوستت داشته باشم..
نمیگذارند دوستم داشته باشی..
نمیگذارند تو مرا، و من خدای واقعی را دوست داشته باشم.
ولی همیشه غصـّه میخورم که، نمیشود که آرزوهایم را خام به گور ببرم.
همش ذهن ما را با عمو جغد شاخدار و خاله پیرزن و لولو و سایهای که صدای هووو میدهد پر میکنند که جا برای فهمیدن نداشته باشیم.
بله پس ما حالا همگی خوشحالیم که میدانیم نفهمیم و به نفهمی خود میخندیم که رشد کند، بزرگتر شود تا جایی که مثال و اسباب خنده یابو شویم.
افسوس که به خوشحالیه خود، خوشحالیم.
خوشحالیم...
و خوشحالتر...
تا جایی که یادم برود دوستت داشته باشم..
و تا جایی که یادت برود دوستم داشته باشی..
☼ پس بگــذار آنچــه قــرار است یـادم بــرود را حــال بگویــم:
☆ دوستـت دارم ☆
نـقـطـ...ـه، ســر خــط .
ادامه...
••• آشنایی با سبک شعر زلال •••
دادا بیلوردی ؛ من شاعر شعرهای زلالم.غزل هایم را درتلاطم امواجم بنوشید و شعرهای زلالم را با چشم بسته بخوانید. | http://www.sherezolal101.blogfa.com/cat-1.aspx |
سلام
چقدر ناراحت کننده ست.......
میشه پست بعدی خیلی خنده دارو امیدوارکننده باشه. دلم گرفت ولی بازم ممنون
روزاتون یاسمنی
سلام.. سعی میکنم نقاب بهتری به صورتم بزنم تا حال و هوای دلم یه وقت خدای ناکرده باز سبب رنجش خاطر همین چند مخاطب عزیزمو که همچون مرواریدی نایاب از سوی خدا به من هدیه داده شده نشه و هوای دلشون آفتابی و گرم بمونه تا من نفس میکشم...
و تو میدانی که چه حسی ست در نگاه کودک درونم و چه خنده ای بر صورتش نشسته است...؟؟ آن خنده نه از ته دل بلکه فریب عکاس است که عروسکی به دست داشت! {کاملاً مستند}
ممنون از حضور گرم و مثبت شما گنجینه های خلوت من... (:
داداشی سهیل:چی گفتی؟! سارا گلی:تو دیگه بزرگ شدی چه معنی داره بمونی خونه!!!! داداشی سهیل:آجی تو روخدا این نامردی رو در حق من نکن سارا گلی:تو را هیچ راه گریزی نیست!!!
در ضمن اون سارا گلی که نظر گذاشته باید با آبجی های دیگه مشورت کنه یعنی چی همینجوری سرخوده!!! اون موقع من میگم منحرفه میگه نه دیگه انحراف از این بیشتر میخواد!
خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش
ماییم که پا جای پای خود می نهیم و غروب می کنیم
هر پسین
این روشنای خاطر آشوب در افق های تاریک دوردست نگاه ساده فریب کیست که همراه با زمین مرا به طلوعی دوباره می خواند.
ای راز ای رمز ای همه عمر مرا اولین و اخرین.
سلام
چقدر ناراحت کننده ست.......
میشه پست بعدی خیلی خنده دارو امیدوارکننده باشه. دلم گرفت
ولی بازم ممنون
روزاتون یاسمنی
سلام..
سعی میکنم نقاب بهتری به صورتم بزنم تا حال و هوای دلم یه وقت خدای ناکرده باز سبب رنجش خاطر همین چند مخاطب عزیزمو که همچون مرواریدی نایاب از سوی خدا به من هدیه داده شده نشه و هوای دلشون آفتابی و گرم بمونه تا من نفس میکشم...
و تو میدانی که چه حسی ست در نگاه کودک درونم و چه خنده ای بر صورتش نشسته است...؟؟ آن خنده نه از ته دل بلکه فریب عکاس است که عروسکی به دست داشت! {کاملاً مستند}
ممنون از حضور گرم و مثبت شما گنجینه های خلوت من...
(:
پدر روزنامه میخواند
اما پسر کوچکش مزاحمش میشد
پدر صفحه ای از روزنامه باعکس نقشه جهان قطعه قطعه کرد،به پسر داد و گفت:
ببینم میتوانی جهان را دقیقا همان طور که هست بچینی؟
میدانست پسرش تمام روز گرفتار اینکار است
اما یک ربع بعد پسر با نقشه کامل برگشت
پدر پرسید:جغرافی بلدی؟چگونه این نقشه را چیدی؟
پسر گفت:نه.پشت این صفحه عکس یک آدم بود.وقتی آن آدم را دوباره ساختم،
دنیا را هم ساختم...
(:
خیلی ممنوم ازت... آجی خودمی
سلام داداشی
میخوام برات زن بگیرم
داداشی سهیل:چی گفتی؟!
سارا گلی:تو دیگه بزرگ شدی چه معنی داره بمونی خونه!!!!
داداشی سهیل:آجی تو روخدا این نامردی رو در حق من نکن
سارا گلی:تو را هیچ راه گریزی نیست!!!
هـَــــی وآی مــن !
(:
(;
سلام داداشی
نوشته ی بسیار زیبایی بود
در ضمن اون سارا گلی که نظر گذاشته باید با آبجی های دیگه مشورت کنه یعنی چی همینجوری سرخوده!!!
اون موقع من میگم منحرفه میگه نه دیگه انحراف از این بیشتر میخواد!
((:
آجی مریم..؟؟
اذیتش نکن این سارا گلی رو (;
سلام
مرسی از متن قشنگی که برام نوشتید.
روزاتون یاسمنی
سلام..
رایحهی خوش گل یاسمن میرسد به مشام، از سوی دوست...
روزگارت مملوء از لحظههای خوش......
خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش
ماییم که پا جای پای خود می نهیم و غروب می کنیم
هر پسین
این روشنای خاطر آشوب در افق های تاریک دوردست نگاه ساده فریب کیست که همراه با زمین مرا به طلوعی دوباره می خواند.
ای راز ای رمز ای همه عمر مرا اولین و اخرین.
(حسین پناهی)
سلام آجی..
ممنونم از این نوشتهی زیبا...
(:
♥ You Are In My
سلام. انشاالله هر روزتون بهتر از دیروز باشه و آینده ی خیلی خیلی درخشانی هم داشته باشین
(:
سلام..
خیلی ممنونم ازتون.. متقابلاً..