⊹ ⊹ ⊹ • ۱ • ⊹ ⊹ ⊹
بدان:
عشق،
بیش از آنکه، معیاری باشد، در سنجش دلباختگی؛
عیاریست گران، به بهای ِ خودساختگی؛
و مجالیست ...اگر دست دهد،
تا که آرام به هم دل بدهیم ...
و بگیریم ...تقاص ِ همه شبهایی را،
که گذشتند ...بییکدگر،
و نشاندند ...بوسهای تلخ،
بر لب ِ بیگناه صبح ؛
کاش از آغاز تا پایان،
شبهایی را ترسیم نـَـتوان کرد ...بیهم،
کاش،
سقف ِ کوتاه ِ آرزوهامان، ...بلنـد ِ بلنــد بود ؛
تا جاییکه یادم نـَـرود،
بوسههای ِ مُتبـّرک ِ توست، التیامی بر زخمهای ِ بزرگام...
تا جاییکه یادت نـَـرود،
آغوش ِ مَردانهام، سرزمین ِ رهایی ِ توست،
از بند ِ قفس ِ تنهاییهایت ...
بگذار :
بیآنکه عشق، ــ تنها ــ معیاری باشد
ــ «خود از آنگونه که هست» من و ما را ــ
عاشقانه، ــ من و تو ــ به هم، عشق بــِورزیم!...
⊹ ⊹ ⊹ • ۲ • ⊹ ⊹ ⊹
سلام عشق من!...
در این شبها ،
دوست دارم مُدام فکر کنم ...به تو ؛
به اینکه حالت از همیشه خوبتر است!...
به تو فکر کنم ...مُدام!...
نه به اینکه هیچگاه مُهم نبوده ،
که بپرسی ...کجایم و چگونه میگذرد ... ؛
باری، میخواهم بدانی:
حالم ــ بیتو ــ خیلی خوب است!
ــ با اینکه دستهکم،
تو از صدای ِ خشدار من پی میبـَری
هرگز دروغگوی ِ خوبی نشدم!... ــ
راستش را بخواهی،
هنوز هم مثل همیشه
شبها دیگر زیبا نیست
و حتی روزها
که به تکرار ِ زنجیرواری از پس ِ هم،
میگذرند ...
و تنها دوره میکنم نبودنهایت را
لابهلای ِ چُرت ِ خستهی ِ پلکهایم ...مُدام!...
دلتنگی،
شاید دیگر بیهودهست!!
وقتی، به من فکر هم نکند،
و من مُدام به او بیاندیشم ...
مُدام ... وَ مُدام ... وَ مُدام !...
⊹ ⊹ ⊹ • ۳ • ⊹ ⊹ ⊹
من عاشقام ؛
بیآنکه معشوقی در میان باشد
من، ....................عاشقام ؟!
* * *
هنوز هم به خودم خوب سخت میگیرم
که وآی، گر که بیاید وَ عاشقام نشود !!
* * *
جمع من و تو
همیشه منها شده است !
وقتی که تو تنهایی و
تنهایی من!...
* * *
صبر ، صبر ، صبر ...
و همیشه صبوری از ما ــ من و تو ــ بود!...
من که انتخاب ِ توأم
وَ تو که انتخاب ِ من !...
اینگونه که صبر ، غوره حلوا بکند:
حلوای ِ مزار ِ ماست!
ــ از ــ من ! ... ــ تا ــ تو !!...
▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ سُهیلْ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄