گـُسیــل ِ سیــل ِ روان، از حِـصـــــار ِ چشمـانت
مَــــــرز ِ مـیـــــان گُسستـَـن و مـــاندن است..
وَ آبشـــار ِ جـــاری بـَر خلیـــج ِ گونههایت را سـَــدّی نیست..
بـِ ـشـ ـکـ ـن.. فـرو ریـز.. ای همیشه جــاری..
[ ببـــار که دلـم، هـَـوای ِ بـاریــدن دارد ]
" این صدای ِ فـُــروپـــاشی ِ اَشکـوارههاست "
عـُـریـــان شـُــو..! بـِرهنــه بــِگــَــرد..
ای شهـــــرزاد ِ قصـــّـههای خیــــــال..
بـُـگـــذر از این سـَــدِّ دلشورههای ِ مَلال
بـِـ ـشــ ـکـ ـن این بـَـحـــر ِ وَرطِههای ِ مَحــال
[ ببار ای نمنم ِ باران، زمین ِ خُشک را تـَـر کــُن.. ]
[ کاش بیشتر از این،"بود"های من،"بود" بود که فدای تو شود.. ]
_____________ سهیل _____________
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی.
"
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه گذاشتن سدی در برابر رودیست که از چشمانت جاری است.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه پنهان کردن قلبی است که به اسفناک ترین حالت شکسته است.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سر انجام برسانی.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن یه همراه واقعیست که سخترین شرایط همدم تو باشد.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه به دست فراموشی سپردن قشنگترین احساس زندگی است.
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه یخ بستن وجود آدمها و بستن چشمهاست.
"
سلام دوست خوبم
وب قشنگی داری
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی
میتونی برای وبلاگت آدرس جدید ثبت کنی
http://s2a.ir
سلام..
ممنون.
تشکر..
باور کن..
سلام داداشی
خیلی قشنگ بود
سلام سارا خانومی..
خیلی ممنونم از حُسن نظر حضرتعالی..
______________ با هم بیاموزیم _______________
در طول زندگی از کسانیکه همیشه با من موافق بودهاند، چیزی نیاموختم. "اندره مالرو"
به به! آقا سهیل کتاب منتشر نمی کنی؟؟؟ خیلی خوب شعر میگیا، حیفه. حتما به فکر کتاب هم باش
سلام..
دفتر شاعرانهی صدبرگی داشتیم..
دلخوش به نوشتههای پاره پوره و ...
شبی که سخت مست بودیم به عیّـــاری..
نا نجیب، از دستمان اُفتـــــــاد در چالهای و گِلی شد..
چاله را زیر رگبار پوزخندهای تلخ رهگذران،
کورمال کورمال چنگ میزدیم، با آن حال زارمان..
تمامی نوشتهها نابود شدند و علم غزالی را آب برد !
برگبرگ ِ آن خاطره بود، به خیالمان..
سلام شعر بسیار زیبایی هست سروده ی شماست ؟آیا
سلام..
خیر مقدم عرض میکنم حضور شما رو بانو هنگامه.
بله.. شعر ناقابلی بود ، متراوش از دل.
این جمله را از وب بچه ها کش رفتم
سلامتی کسی که اونقدر یادشم که اگه یاد خدا بودم نصف بهشت مال من بود....
مادرم در سکوت میسوزد، قصهای مثل شاپرک دارد
خسته در خانههای بالاشهر پشتهم رخت چرک میشوید
وای نوشته هات خیلی عالیه تو میتونی ی نویسنده ی بزرگ بشی یا هستی من نمیداتم
نظر لطف شماست..
برات آرزوی بهترین ها را دارم موفق باشی
متقابلاً..
سلام داداش سهیل
ببخشید مدتی نبودم
دلم گرفت از خوندنش
اما مثل همیشه تاثیرگذار و زیبا
در پناه خدا
روزاتون بهاری
سلام..
من ازچشمان خویش آموختم آئین محبت را
که هرعضوی به درد آید به جایش دیده میگرید
روزاتون یاسمنی..
بعضی ها دستشان «رو» میشود امـــــا رویشان کم نمی شود!
چقدم زیاد هستن این بعضی ها . .
سلام
ممنون از حضورتون در آیینه شبنم
.
اشکی که در خیال تو از دیده ریختم
صد گوهر آبگینه ی عمان شکست و ریخت
بیدل دهلوی
سلام..
منم ممنونم از شما..
دیگر صاف راه نمیروم....
مهم نیست بگویند :سالم نیستم!
مهم این است
ک ه....
تو میدانی
غم نبودنت
کمرم را خم کرد
ماه تنها بود من هم
تیغ روزگار شاهرگ ” کلامم ” را چنان بریده ، که سکوتم ” بند ” نمی آید !
ردِ پایِ گرگ ها عیان
زوزه ها
لحظه ای دور ، لحظه ای نزدیک
گامهایم همی سُست
شانه هایم لرزان
من می ترسم...!
گم شده باشم
میانِ اخم تلخِ
زمان
لابه لایِ تنِ چروکیده ی
زمین
دلــَم یک اتِّفاق می خـواهـَد !
یکـــ تـلفن نا آشنا
با بـی مـِـ ـیلی تـمام جواب دَهَم و…
صـِـــــــــــدای تــو …
کاش...!
کاش پایانی بود اشتهایِ زمین ،
لج بازیِ ابر را
از خوراکِ تَن
از اجبارِ نقابِ مهتاب
تا می دیدم روی ماه
می بوسیدم پیشانیش را
پُر می کردم
از نور ، ایمان ، امید
این تُهی لیوانِ
کهنه ی دل را
دنیا را آب برد
اما هنوز من در خواب
تو را می بینم ...
میگویند هر واژه فقط
سهمی گِرهخورده در خوابِ خستگیست.
خیلــــــــــــــــــــــــی زیباو دلنشین بود
" این صدای ِ فـُــروپـــاشی ِ اَشکـوارههاست "
عـُـریـــان شـُــو..! بـِرهنــه بــِگــَــرد..
ای شهـــــرزاد ِ قصـــّـههای خیــــــال..
عالــــــــــــــــــــی نوشتی سهیل جان چون همیشه
عُذُر عُذُر نتم قطع بود دیر اومدم
ممنونم از حضور پر رنگتون..
مثل همیشه با نظرهای زیباتون اینجا رو منور کردید..
تا همیشه شاد باشی
بانـــــــــوی موسیقی و گل
شاپرک رنگین کمون
وقتی حرف عشق به میان می آید
هر قدر هم که دور باشی
شب، ماه که میتابد
کنار پنجره بیا و خوب نگاه کن!
دلام خوش است
جایی را میبینم که تو هم نگاه میکنی...
لــــــــــایـــــــــــک..
سلام
ممنون
زیبا بود
سلام..
ممنونم..
سلام
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/001.gif)
بـانــو …
بغـض ها را گاهـى باید قـورت داد ،
عاشقانـه ها را از پنجـره تـُف کـرد
و درهـا را به روىِ همـه بست …
باور کــن ؛
گاهـى ” هیــچکــس ” ارزشِ دچار شـدن را نـدارد …
سلام..
سهیل هستم، بانـــو افسانه ی عزیزم..
چه شعر باحالی | خیلــــــــــــی دوووووس داشتمش |
اصلاً از همون جنس نوشته هایی که، من عاشقشم..
آفرین، مرسی که نوشتی برام..
"مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است
آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد
هرچه باداباد...!!!"
شادی جان..
خیلی الآن خوشحالم..
یه شعر خیلی با معنی و عبرت آموز سرودم..
مــــــــــــرســـــــــــــــــــی از همه شما عزیزان
برای آینــه ای کــه همیشــه از تــو گفتــن هایم را می شنیــد هـم رفتنــت سنگیــن بود
تا برایش گفتــم کـــه رفتــی ، شــکست.....
دردناک است که تمام ناامیدی ات را پشت دیوار بلندی ضجه بزنی که آن سویش دریا آرام آرام زندگی را زمزمه می کند
کوشش پس
بس که دُویدم زودتر برسم نفسم بند اومده
ببخشید..
من با وسواس خاصی نوشته ای رو میذارم..
دنبال یه تصویر خوبم براش.. ( شاید یه ساعت دیگه، یا کمتر )
بازم ببخشید
سلام دوست عزیز
وبلاگ فوق العاده ای داری
تبریک میگم
این پست هم عالی بود خیلی خیلی زیاد.
سلام مهربون..
خیلی شما لطف دارین..
مؤید باشی داداش عزیزم..
بیا ...آهسته بیا...
سکوت کن...لختی نگاه کن...
خرامان و پیوسته بیا...
عطرت با دیوانگی ام آشنا تر...
دستت را با پیوستگی ام...بیداد کن!!!!
با کشف نیازت در جهانم کودتا کن!!!
بیارامم ، بیاسایم ،بپیچانم ، خرابم کن...!!!
ببارانم، بیاویزم، بسوزانم، قیامت کن...!!!
" قــُــربــــان ِ قـدمت، کـه بـه بــَــزم ِ مـن آمــدی "
بی صبرانه در انتظارم تا ، زمان سالخوردگی ام فرا برسد !
شاید عشق پیری چیز دیگری باشد ...
شاد باشی
شما هم شاد باشی..